جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با طریان

طریان

طریان
خوان ها. (منتهی الارب) (آنندراج). تریان. ج، طریانات. (مهذب الاسماء). طَبَق. (برهان)
لغت نامه دهخدا

طریان

طریان
حادث شدن. (غیاث اللغات) (آنندراج). نو درآمدن. (کنزاللغات) ، وارد شدن چیزی در چیزی. (غیاث اللغات) (آنندراج). بر سر چیزی درآمدن. (کنزاللغات)
لغت نامه دهخدا

بریان

بریان
گوشت یا چیز دیگر که روی آتش تف داده باشند کباب شده برشته شده، خوراکی است مرکب از گوشت و پیاز چرخ کرده که آنرا تفت دهند
فرهنگ لغت هوشیار