معنی شپیلیدن تصویر شپیلیدن شپیلیدنشَپیلیدَن فشردن، فشار دادن، برای مثال گلابی صفت بر صفا بگذرند / که گل را شپیلند و آبش خورند (امیرخسرو - لغتنامه - شپیل)فشردن، فشار دادن، برای مِثال گلابی صفت بر صفا بگذرند / که گل را شپیلند و آبش خورند (امیرخسرو - لغتنامه - شپیل) فرهنگ فارسی عمید