معنی ستانده - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ستانده
ستافنده
- ستافنده
- صفه بلند که سقف آنرا بستونها افراشته باشند، بالا خانه ای که پیش آن ایوان گشاده باشد
فرهنگ لغت هوشیار
سترنده
- سترنده
- تراشیده (موی و غیره)، پاک کننده زداینده، محو کننده زایل کننده
فرهنگ لغت هوشیار