چین خورده، چین و چروک دار، پُرچین، چیزی که چین و شکن بسیار دارد، پر پیچ و خم چُروکیده، پُرشِکَن، پُر پیچ و تاب، پُرگِرِه، پُرآژَنگ، پُرنَوَرد، پُرشِکَنج، پُرکوس، پُرماز، اَنجوخیده
کسی که اتومبیل، صنایع چوبی و امثال آن را رنگ می کند کنایه از حیله گر، مکار، نیرنگ ساز، فریب دهنده، برای مِثال نگه کرد گرسیوز رنگ کار / ز گفت سیاوخش با شهریار (فردوسی۲ - ۶۷۱)
شَلیل، درختی از تیرۀ گل سرخیان با میوه ای لطیف و شیرین و شبیه زردآلو به رنگ سرخ و زرد، شَلیر، تالانَک، رَنگینا، شَفرَنگ، مالانَک، شَفترَنگ، شَکیر، تالانِه