جدول جو
جدول جو

معنی رنج آزما

رنج آزما
رنج برنده، رنجبر، برای مثال یکی بر در خلق رنج آزمای / چه مزدش دهد در قیامت خدای (سعدی - ۱۴۳)
تصویری از رنج آزما
تصویر رنج آزما
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با رنج آزما

رنج آزمای

رنج آزمای
آزمایندۀ رنج. رنج آزماینده. رنج برنده. رنجبر. رنج کش. زحمتکش. رجوع به رنج آزمودن و رنج آزموده شود:
یکی بر در خلق رنج آزمای
چه مزدش دهد در قیامت خدای.
(بوستان)
لغت نامه دهخدا

رزم آزما

رزم آزما
رزم آزماینده، جنگ دیده، رزم آزموده، جنگی، جنگاور
رزم آزما
فرهنگ فارسی عمید

رزم آزما

رزم آزما
پهلوانی که در رزم هنرمند باشد، فرماندهی که مقدمات جنگ را آماده سازد
رزم آزما
فرهنگ فارسی معین

سنگ آزما

سنگ آزما
آزمایندۀ سنگ. امتحان کننده سنگ، کسی که متحمل خوردن سنگ یا برداشتن آن بود و در آن ثبات ورزد. (آنندراج) :
ولیکن ز سنگ آزمایان کوه
پی من گرفتندچندین گروه.
نظامی.
تو نیز ار نه ای مرد سنگ آزمای
سبک سنگ شو تا نمانی بجای.
نظامی
لغت نامه دهخدا

رزم آزما

رزم آزما
مخفف رزم آزماینده. جنگ آزما. (آنندراج). آنکه جنگها دیده. (فرهنگ فارسی معین). جنگ آزموده و باوقوف درعلم جنگ. (ناظم الاطباء). رزم آزموده. رزم آرای. گندآور. جنگ آور. رجوع به رزم آزمای و مترادفات کلمه شود
لغت نامه دهخدا