جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با چارپهلو شدن

چارپهلو شدن

چارپهلو شدن
سیر شدن، غذای بسیار خوردن، به پشت خوابیدن
چارپهلو شدن
فرهنگ فارسی معین

چارپهلو شدن

چارپهلو شدن
کنایه از چیز بسیار خوردن و بر پشت خوابیدن است. (برهان) (آنندراج). بسیار خوردن. سخت سیر شدن. ارتباع. تضلع:
آز را کز بدو خلقت جوع کلبی همدم است
چارپهلو شد شکم از سفرۀ یغمای تو.
ابن یمین.
به خوان نعمت تو آز چارپهلو شد
ز بس که خورد مربا وقلیه و کولانج.
شمس فخری (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا

چهارپهلو شدن

چهارپهلو شدن
بسیار خوردن و انباشتن شکم، فربه و تنومند شدن: گربه را شکم از نعمت او چهارپهلو شد. (مرزبان نامه) ، به پشت خوابیدن، کنایه از فربه و تنومند است. (یادداشت مؤلف). رجوع به چارپهلو شود
لغت نامه دهخدا

چارپهلو کردن

چارپهلو کردن
کنایه است از چاق و فربه کردن. شکم انباشتن:
شکم ز خوان عطای تو چارپهلو کرد
اگر چه بود گرفتار جوع کلبی آز.
ابن یمین.
حرص را گر چه بود علت جوع کلبی
چارپهلو کند از خوان نوال تو شکم.
ابن یمین.
زود در گل می نشیند کشتی سنگین در آب
چارپهلو میکنی خود را از آب و نان چرا؟
صائب
لغت نامه دهخدا