جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با تفیده

تفیده

تفیده
گرم شده. تابیده. دعصاء، زمین نرم تفیده به آفتاب. (منتهی الارب). و رجوع به تف و تپ و تب و تاب و تفت و تفته شود
لغت نامه دهخدا

رفیده

رفیده
بالش کوچکی که خمیر نان را بر بالای آن گستراند و بر تنور بندند
رفیده
فرهنگ لغت هوشیار