جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با افشردگی

افشردگی

افشردگی
حاصل عمل افشردن. انضغاط. فشردگی. (ناظم الاطباء). کیفیت و حالت افشرده. درهم فشرده شدن. (فرهنگ فارسی معین) :
زمین را چنان در هم افشرد سخت
کز افشردگی کوه شد لخت لخت.
نظامی.
و رجوع به افشردن شود
لغت نامه دهخدا

افسردگی

افسردگی
دلتنگی، پژمردگی، در علم روانشناسی نوعی بیماری روانی که باعث اختلال در اوضاع اجتماعی و فردی شخص می شود و از نشانه های آن اضطراب، کاهش اشتها، بی خوابی و غیره است
افسردگی
فرهنگ فارسی عمید