دارای طبیعت یکسان. دو یا چند کس (دو یا چند چیز) که سرشت همانند دارند: هرکه خواهد که هم طبع گروهی گردد صحبت با آن گروه باید داشت. (قابوسنامه). اگر عاشق شودشیر دژآگاه به عشق اندر شود هم طبع روباه. فخرالدین اسعد (ویس و رامین ص 228). همدم هاروت و هم طبعزن بربطزنم افعی ضحاکم و ریم آهن آهنگرم. خاقانی. ، دو گوینده یا سراینده که ذوق همانند دارند: بلبل هم طبع فرزدق شده ست سوسن چون دیبه ازرق شده ست. منوچهری