مرکب از: گری = گردن + واره = پسوند نسبت و اتصاف. رجوع شود به فرهنگ رشیدی. یا از گریو = گردن + واره = پسوند با حذف یک واو. (فرهنگ نظام) ، جمعاً لایق گردن. (حاشیۀ برهان چ معین). برهان قاطع و آنندراج به ازای معجمه آورده اندولی صحیح آن گریواره به رای مهمله است: ز بژم مخنقه ای یافت شاخ گل منظوم چو باد کرد گریوارۀ شجر منثور. اثیرالدین اخسیکتی (شیدی). رجوع به گریوازه شود
هار که مروارید ولعل امثال آن باشد که برشته کشیده باشند. (برهان). چیزی که مرتب چیده شده باشد عموماً و جواهر چیده شده خصوصاً. (شعوری ج 2 ص 314). رجوع به گریواره شود