جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با طیطوی

طیطوی

طیطوی
تیتو مرغ آبی سنگخوار یلوه پرنده ایست از راسته طوطیان که دارای پرهایی سبز و زرد و قرمز زیبایی است و دارای نوک قوی و ضخیم و منقار بالایی بسیار خمیده و قرمز رنگ دو انگشت در جلو و دو انگشت در عقب دارد. طوطی از پرندگان نواحی استوایی است و در افریقای غربی و هندوستان و هندو چین فراوان است و به سبب زبان عضلانی که دارد می تواند به آسانی اصوات را تقلید کند. در آمریکای جنوبی نیز گونه های مختلف طوطی فراوانند. یا طوطی زرین نفس. قلم. یا طوطی صاحب سلامت گو. طوطی که او را تعلیم داده باشند که چون صاحب خود یا بزرگی را بیند بگوید صاحب سلامت: در میان نو خطان باقی همه نیرنگ تست طوطی صاحب سلامت گو خط شبرنگ تست. (ملا قاسم مهدی) یا طوطی صحرا. سبزه. نوعی مرغابی، نوعی مرغ سنگخوار قسمی از قطا که بلند پاست
فرهنگ لغت هوشیار

طیطوی

طیطوی
نوعی از مرغ سنگخوار یاغیر آن است. (منتهی الارب). قسمی از قطا بلندپای یا مرغی دیگر. (قاموس). ضرب من القطا او غیره و قیل هو طائر لایفارق الاَّجام و کثره المیاه. (قطر المحیط). ارسطاطالیس گفته است در کتاب ’النعوت’ که آن مرغیست که هیچگاه در غیر بیشه و آب فراوان زیست نکند، چه این پرنده گیاه و گوشت نخورد و قوت آن از کرمهای متولد از کثافات کنار بیشه ها میباشد. باز شکاری از آنجا که درنتیجۀ تولید حرارت در کبد غالباً بیمار گردد در جستجوی طیطوی افتد، چون آن را آشکار کند کبد وی را بخورد و بهبود یابد. هنگام آواز کردن آرام باشد و هیچگاه از موضع خود دور نشود مگر هنگامی که باز در جستجوی وی بود که در آن وقت از جای خود فرار کند و محل خویش را تغییر دهد. چون شب درآید فریاد و فرار کند امادر روز هنگام فرار آواز نکند و خود را میان گیاهها پنهان سازد. (حیوه الحیوان) : زعموا ان ّ طائراً من طیور البحر یقال له الطیطوی کان وطنه ساحل البحر. (کلیله و دمنۀ ابن المقفع). و او راست (مریخ را) شب پرو طیطوی و هر مرغی که سرخ باشد. (التفهیم). آورده اند که نوعیست از مرغان آب، طیطوی گویند. (ترجمه کلیلۀ بهرامشاهی). رجوع به طیطو و تیتو شود
لغت نامه دهخدا

طیطوس

طیطوس
از قیاصرۀ روم بعداز مسیح پسر امپراطور وسپاسپن است، مدت سلطنتش دو سال بود، (عیون الانباء ج 1 ص 73)، وی چهل سال پس از ارتفاع مسیح با یهودیها جنگید و زیاد کشت و اسیر کرد، (ایران باستان ج 3 ص 2566)، و رجوع به ص 59 و 140 مجمل التواریخ و القصص و ص 2569 و 2470 ایران باستان شود
لغت نامه دهخدا

طیطو

طیطو
سیاخوت ک گونه ای مرغابی یلوه تیتو نوعی مرغابی، نوعی مرغ سنگخوار قسمی از قطا که بلند پاست
فرهنگ لغت هوشیار

طیطو

طیطو
نوعی از مرغابی باشد، و طیتو نیز گفته اند، (برهان) (آنندراج)، مرغ آبی، (حاشیۀ فرهنگ اسدی نخجوانی) :
پادشا سیمرغ دریا را ببرد
خانه و بچه بدان طیطو سپرد،
رودکی،
و در حاشیۀ برهان چ معین آمده است: طیطو، طیطوی = تیتو، از سانسکریت ’تیتیبها’ (مرغی است)، این کلمه توسط برزویه مترجم کلیله و دمنه به پهلوی، وارد زبان مزبور شد و در فارسی بصورت تیتو درآمد، نوعی طیطوی، قطای بلندپا، سنگخوارک
لغت نامه دهخدا