حمله کردن بر حریف خود و زیادتی نمودن. (منتهی الارب). حمله بردن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادر زوزنی) (دهار) : صدهزاران گور ده شاخ ودلیر چون عدم باشد به پیش صول شیر. مولوی. ، کشتن کسی را، راندن خر ماده یا گلۀ خر کره را، برجستن بر چیزی، اندازه کرده شدن برای کسی. (منتهی الارب)