جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شاریده

شاریده

شاریده
جاری شده. ریخته. رجوع به شاریدن شود، منفجر، انفجار، شاریده شدن آب. (المصادر زوزنی)
لغت نامه دهخدا

شوریده

شوریده
آشفته، منقلب، پریشان حال، در تصوف ویژگی کسی که نور حق در دلش جلوه گر گشته و از خود بی خود شده باشد
شوریده
فرهنگ فارسی عمید