جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با سبطی

سبطی

سبطی
منسوب به سبط. رجوع به سِبْط شود، یهودی. مقابل قبطی. یکی از اسباط بنی اسرائیل:
گر بمصر اندر بدی او نامدی
وهم از سبطی کجا زایل شدی.
مولوی.
گر نبودی نیل را آن نور دید
از چه قبطی را ز سبطی میگزید.
مولوی.
می شنیدم که درآمد قبطئی
از عطش اندر وثاق سبطئی.
مولوی
لغت نامه دهخدا

سبطین

سبطین
نوگان برنامی که حسین علیه السلام و حسن علیه السلام نهاده اند
سبطین
فرهنگ لغت هوشیار

سبزی

سبزی
سبز بودن خضرت، طراوت شادابی (گیاهان و غیره)، گیاهی که خام یا پخته آن را خورند مانند نعناع ترخون ریحان و جز آنها جمع سبزیها سبزیجات (غلط)، صراحی شراب
فرهنگ لغت هوشیار

سبوی

سبوی
آوندی سفالین و دسته دار که در آن شراب و جز آن ریزند کوزه سفالی
سبوی
فرهنگ لغت هوشیار