جدول جو
جدول جو

معنی ثقه

ثقه
مفرد واژۀ ثقات، کسی که طرف اعتماد باشد و مردم به گفتار و کردارش اعتماد کنند، اعتماد، اطمینان، اعتقاد
تصویری از ثقه
تصویر ثقه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ثقه

ثقه

ثقه
محل اعتماد بودن. معتمد بودن، اعتمادداشتن، استوار داشتن. باور داشت، متکی شدن به. اتکاء، تکیه کردن به. وثوق
لغت نامه دهخدا

بقه

بقه
پشه یک پشه گاو تخمی گاونری که از آن برای تولید مثل استفاده میکنند
فرهنگ لغت هوشیار