جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با پوست گر

پوست گری

پوست گری
دباغی، پاک کردن و پیراستن پوست حیوانات، دباغت، پیشۀ دباغ
پوست گری
فرهنگ فارسی عمید

پوست مار

پوست مار
پوستی که از مار از تن اندازد. یا مثل پوست مار. سخت نازک
پوست مار
فرهنگ لغت هوشیار

پوست کن

پوست کن
کسی که در کشتارگاه پوست حیوانات رابکندسلاخ، دانه مغز از قشر جدا کرده
فرهنگ لغت هوشیار