معنی آشفته بخت - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آشفته بخت
آشفته بخت
- آشفته بخت
- شقی. بدبخت. بشوریده بخت:
بدو گفت کای ترک آشفته بخت
بگرداد از تو همه تاج و تخت.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
خفته بخت
- خفته بخت
- با بخت خفته. بدبخت. کنایه از فقیر و بی اقبال:
دی فرد و خفته بخت سوی ار من آمدم
امروز جفت نعمت بسیار میروم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا