معنی ارگانیزه
ارگانیزه
سازمان داده شده
تصویر ارگانیزه
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ارگانیزه
ارگانیزه
ارگانیزه
ترتیب یافته
فرهنگ لغت هوشیار
ارگانیسم
ارگانیسم
کالبد، پیکر انسان، سازمان
فرهنگ لغت هوشیار
ارگانیسم
ارگانیسم
اندام واره
فرهنگ واژه فارسی سره
ارگانیسم
ارگانیسم
مجموع اجزا یا اعضایی که جسم یک موجود زنده را تشکیل می دهد
فرهنگ فارسی عمید
ارگانیسم
ارگانیسم
اندام، مجموع اجزاء تشکیل دهنده موجود زنده
فرهنگ فارسی معین
ارگانیسم
ارگانیسم
اعضا، اندام، پیکره
فرهنگ واژه مترادف متضاد
ارگانیک
ارگانیک
فرانسوی اندامیک
فرهنگ لغت هوشیار
ارگانیک
ارگانیک
اندام وار
فرهنگ واژه فارسی سره
ارگانیک
ارگانیک
اندامی، عضوی، مربوط به اندام، آلی (شیمی)
فرهنگ فارسی معین