جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با ناشدنی

ناشدنی

ناشدنی
ناشو. غیرممکن. (آنندراج) (از فرهنگ فرنگ). محال. ناممکن. چیزی که مقدر نشده باشد. (ناظم الاطباء). ممتنع. نشدنی. ناممکن. مستحیل:
اینهاشدنی است آنچه آن ناشدنیست
آن است که من ترا فراموش کنم.
فروغی بسطامی.
، مقابل شدنی، به معنی رفتنی. رجوع به شدن و شدنی شود
لغت نامه دهخدا

نامدنی

نامدنی
نیامدنی. ناآمدنی. مقابل آمدنی. رجوع به آمدنی شود، حادث ناشدنی. ناممکن. واقعنشدنی
لغت نامه دهخدا