جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با نابه گاه

پایه گاه

پایه گاه
جای پا قدم، جانب پای طرف پای مقابل سرگاه، درگاه کفش کن مقدم البیت صف نعال مقابل پیشگاه، پیشگاه تخت مسند، پایاب، پایه اساس، جایگاه مقام منصب مکانت رتبه حد درجه، جای محل، آخور ستورگاه پاگاه طویله اصطبل، مزد حق القدم. -11 اصل و نسب. یا اهل پایگاه. اهل مرتبه. یا پایگاه هوایی. محل و جای برای فرود آمدن هواپیما (مخصوصا هواپیماهای نظامی)
فرهنگ لغت هوشیار

نهاله گاه

نهاله گاه
جایی که صیاد نهاله را بر زمین نصب کند، نهاله جای، کمینگاه، شکارگاه، برای مِثال نهاله گاه به خوشی چو لاله زاری گشت / ز خون سینۀ رنگ و ز خون چشم پلنگ (فرخی - ۲۰۷)
نهاله گاه
فرهنگ فارسی عمید

سایه گاه

سایه گاه
جایی که سایه دارد، سایبان، جای سایه، جای سایه دار
سایه گاه
فرهنگ فارسی عمید

پابه ماه

پابه ماه
ویژگی انسان یا حیوانی آبستن که در ماه آخر بارداری باشد
پابه ماه
فرهنگ فارسی عمید

کاسه گاه

کاسه گاه
جایی که در ساعت های معیّن کوس و کرنا می زنند، نقاره خانه
کاسه گاه
فرهنگ فارسی عمید

کاسه گاه

کاسه گاه
نقاره خانه: (شاه بنظاره آن کاسه گاه گر مترک راند فرس را براه) (امیر خسرو)
کاسه گاه
فرهنگ لغت هوشیار

نظاره گاه

نظاره گاه
تماشا خانه بنگرید به تماشا خانه محل تماشا: ای منظر تو نظاره گاه همگان پیش تو در او فتاده راه همگان. (کشف الاسرار 32: 1) توضیح گاه بتشدید ظا آورند
فرهنگ لغت هوشیار