جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گلان

گلان

گلان
دهی است از دهستان کلاترزان بخش رزاب شهرستان سنندج، واقع در 27هزارگزی شمال رزاب و 9هزارگزی جنوب سنندج به مریوان. هوای آن سردسیر و دارای 100 تن سکنه است. آب آن از رودخانه و چشمه و محصول آن غلات، لبنیات و توتون است. شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. گلان را درخوجذام گویند، زیرا در این محل جذامی دیده شده است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
لغت نامه دهخدا

گلان

گلان
قسمی از نان میده باشد که آن را بمقدار برگ بقرا سازند و چون در میان روغن بریان کنند بادی در آن افتد و دو پوشه شود و بعد از آن در میان شیره اندازندتا شیره به خود کشد بسیار لذیذ میشود. (برهان) (غیاث) (جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) (آنندراج) :
رخ احباب تو طری چون گل
خوش و شیرین تر از گلان و گلاج.
سوزنی (از آنندراج).
، جَمعِ واژۀ گل، برخلاف قیاس. (آنندراج) (انجمن آرا) (برهان) :
بنالد همی بلبل از شاخ سرو
چو درّاج زیر گلان با تذرو.
فردوسی (از انجمن آرای ناصری).
، تکان و افشان هم آمده است که از تکانیدن و افشانیدن قالی و دامن باشد و امر به این معنی هم هست یعنی بتکان. (برهان) (جهانگیری) (فرهنگ رشیدی) :
سحرگه باد برگ گل گلان است
ز درد آن فغان بلبلان است.
زراتشت بهرام (از آنندراج)
لغت نامه دهخدا