جدول جو
جدول جو

معنی کشتار گاه

کشتار گاه
جای کشتن، مسلخ، جای کشتار گاو و گوسفند که گوشت آن ها به مصرف خوراک مردم می رسد
تصویری از کشتار گاه
تصویر کشتار گاه
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با کشتار گاه

کشتار گاه

کشتار گاه
جای کشتن مقتل، محل سر بریدن گاو و گوسفند مسلخ
کشتار گاه
فرهنگ لغت هوشیار

کشتارگاه

کشتارگاه
سلاخ خانه. مَسلَخ. (یادداشت مؤلف). جای کشتن حیوانات حلال گوشت چون گوسفند و گاو و گاومیش برای مصرف کردن گوشت آنها
لغت نامه دهخدا

شکار گاه

شکار گاه
محل شکار جای صید کردن آن جا که صید فراوان باشد نجیر گاه
شکار گاه
فرهنگ لغت هوشیار

کشتی گاه

کشتی گاه
آنجای از ساحل که کشتی لنگر اندازد بندر: (آخر الامر چو کشتی بسلامت بگذشت جستم از کشتی و آمد بلب کشتی گاه)، (یعنی آمدم) (انوری)
کشتی گاه
فرهنگ لغت هوشیار

کشتی گاه

کشتی گاه
مصرع. (مهذب الاسماء) (ملخص اللغات خطیب کرمانی) (السامی فی الاسامی). رِواغَه. ریاغَه. (از منتهی الارب). میدان کشتی گیری و آنجایی که پهلوانان زور آزمایی می کنند. (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا