جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کاست کار

کاست کار

کاست کار
دروغگوی را گویند چه کاست بمعنی دروغ هم آمده است، (برهان)
لغت نامه دهخدا

راست کار

راست کار
دُرُستکار، کسی که کارهایش از روی راستی و درستی باشد، امین، پاک دَست، دُرُست کِردار، صَحیحُ العَمَل، برای مِثال خواهی که رستگار شوی راست کار باش / تا عیب جوی را نرسد بر تو مدخلی (سعدی۲ - ۶۸۰)
راست کار
فرهنگ فارسی عمید

کاسب کار

کاسب کار
آنکه از راه کسب امرار معاش کند کسی که کسبی جزئی دارد
کاسب کار
فرهنگ لغت هوشیار

کاسب کار

کاسب کار
در تداول عامه، کسی که ارتزاق از راه کسب میکند. کسی که کسب جزئی دارد. بازاری
لغت نامه دهخدا

بافت کار

بافت کار
بافَندِه، کسی چیزی را می بافد، مخفّفِ واژۀ بافنده کار، باف کار، جولاه، حائِک، پای باف، نَسّاج، تَنَندِه، جولاهِه
بافت کار
فرهنگ فارسی عمید