معنی کارکیایی کارکیایی سروری، پادشاهی، برای مثال طاقت آن کارکیایی نداشت / کز غم کار تو رهایی نداشت (نظامی۷ - ۴۹) سروری، پادشاهی، برای مِثال طاقت آن کارکیایی نداشت / کز غم کار تو رهایی نداشت (نظامی۷ - ۴۹) تصویر کارکیایی فرهنگ فارسی عمید