معنی غصه پرور - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با غصه پرور
غصه پرور
- غصه پرور
- غم پرور. پرغصه:
سنگ در آبگینه خانه چرخ
این دل غصه پرور اندازد.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
ذره پرور
- ذره پرور
- تربیت کننده ذره، آنکه کسان و خدمتکاران خود را ترقی دهد مربی زیر دستان. کوچک پرور، سرپرست دلسوز
فرهنگ لغت هوشیار
گله پرور
- گله پرور
- آنکه گله و رمه را پرورش دهد کسی که بتربیت اغنام و احشام پردازد
فرهنگ لغت هوشیار
ذره پرور
- ذره پرور
- آنکه مردم ضعیف و حقیر و زیر دستان خود را پرورش دهد و به مقام و مرتبهای برساند
فرهنگ فارسی عمید
کله پرور
- کله پرور
- کله پروار. (ناظم الاطباء). رجوع به کله پروار شود
لغت نامه دهخدا
ذره پرور
- ذره پرور
- تربیت کننده ذرّه. مجازاً، مربّی زیردستان و برکشندۀ آنان
لغت نامه دهخدا
غصه خور
- غصه خور
- انداکن انداگن اندوهگین کسی که غم خورد اندوهگین، کسی که غم و اندوه را در دل دارد و اظهار نکند (خصوصا)
فرهنگ لغت هوشیار