جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با عشرین

عشرین

عشرین
بیست بستم بیستم بیست (20) (در عربی در حالت رفعی و جری آید ولی در فارسی مراعات این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار

عشرین

عشرین
مثنای عِشر، یعنی شانزده روز فاصله. (از ناظم الاطباء). رجوع به عِشر شود
لغت نامه دهخدا

عشرین

عشرین
بیست. از اعداد عقود اصلی و ترتیبی، در حالت نصب و جر، که در زبان فارسی رعایت این حالت نشود. رجوع به عشرون شود:
سقراط اگر به رجعت بازآید
عشری گمان بریش ز عشرینم.
ناصرخسرو.
بر در تسعین کنند جنگ شبانروز
درگه عشرین ز جنگ هر دو معاف است.
خاقانی.
از در عشرین کتابش خواندمی
وز ره تسعین حسابش کردمی.
خاقانی
لغت نامه دهخدا

تشرین

تشرین
تازی از لاتین ماه های رومی: تشرین یکم و تشرین دویم میان ماه های ایلول و کانون یکم دو ماه از ماههای مشهور به (شهور رومی) : تشرین اول و تشرین دوم که بین ایلول و کانون اول واقع اند
فرهنگ لغت هوشیار

تشرین

تشرین
دو ماه از سال شمسی کشورهای عربی
تشرین اول: ماه دهم از سال شمسی کشورهای عربی، بین ایلویل و تشرین ثانی، مطابق با اکتبر
تشرین ثانی: ماه یازدهم از سال شمسی کشورهای عربی، بین تشرین اول و کانون اول، مطابق با نوامبر
تشرین
فرهنگ فارسی عمید

عشریه

عشریه
مونث عشری ده یک مونث عشری (منسوب به عشر)، ده یک چیزی که به عنوان مالیات و عوارض می گرفتند
فرهنگ لغت هوشیار

عشرون

عشرون
بیست بیست (20) (در عربی در حالت رفعی آید ولی در فارسی این قاعده نکنند)
فرهنگ لغت هوشیار