جدول جو
جدول جو

معنی طاق باز

طاق باز
به پشت خوابیده
طاق باز افتادن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن، طاق باز خوابیدن
طاق باز خفتن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن، طاق باز خوابیدن
طاق باز خوابیدن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن
تصویری از طاق باز
تصویر طاق باز
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با طاق باز

طاق باز

طاق باز
ستان بر پشت. یا طاق باز خفتن (خوابیدن)، بر قفا خفتن ستان خوابیدن
طاق باز
فرهنگ لغت هوشیار

طاس باز

طاس باز
بازی کننده با طاس، آنکه با طاس قمار می کند، کنایه از حقه باز، شعبده باز
طاس باز
فرهنگ فارسی عمید

طوق باز

طوق باز
ظاهر آنست که از عالم شمشیرباز باشد، یعنی بازی کننده بطوق. خواجه نظامی راست:
سر زلف معشوق را طوق ساز
درافکن به این گردن طوق باز.
گردنی که بقید عشق خو کرده است و به طوق بازی عمر صرف نموده. (آنندراج)
لغت نامه دهخدا

طاقباز

طاقباز
سِتان، طاقواز،
- طاقباز خوابیدن یا طاقواز افتادن یا طاقواز خفتن، در تداول عامه سِتان خفتن، بر قفا خفتن، بر پشت خوابیدن، استلقاء، چارطاق خوابیدن در تداول عامه،
- طاقباز کردن یاگذاشتن در، آن را بالتمام باز گذاشتن
لغت نامه دهخدا