به پشت خوابیده طاق باز افتادن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن، طاق باز خوابیدن طاق باز خفتن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن، طاق باز خوابیدن طاق باز خوابیدن: بر پشت خوابیدن، برپشت روی زمین دراز کشیدن
ظاهر آنست که از عالم شمشیرباز باشد، یعنی بازی کننده بطوق. خواجه نظامی راست: سر زلف معشوق را طوق ساز درافکن به این گردن طوق باز. گردنی که بقید عشق خو کرده است و به طوق بازی عمر صرف نموده. (آنندراج)
سِتان، طاقواز، - طاقباز خوابیدن یا طاقواز افتادن یا طاقواز خفتن، در تداول عامه سِتان خفتن، بر قفا خفتن، بر پشت خوابیدن، استلقاء، چارطاق خوابیدن در تداول عامه، - طاقباز کردن یاگذاشتن در، آن را بالتمام باز گذاشتن