جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با خربز

خربز

خربز
گیاهی است از تیره کدوییان که میوه اش درشت و شیرین و آبداراست. بوته آن کوتاه و ساقه هایش روی زمین میخوابد، میوه گیاه مزبور
فرهنگ لغت هوشیار

خربز

خربز
خربز. خربزه رجوع به خربزه شود. حاکم و فرمانروای زنگ. سلطان زنگبار، مجازاً شب را گویند وبعربی لیل خوانند. (برهان قاطع). کنایه از شب است. (انجمن آرا) (آنندراج). صاحب فرهنگ نظام گوید: شاه زنگ استعاره برای آفتاب است. و پیداست که در بیان این معنی نظر بمعنی دیگر زنگ که آفتاب باشد بوده است
لغت نامه دهخدا

خربز

خربز
مخفف خربزه است و آن میوه ای است معروف. (از برهان قاطع) (ناظم الاطباء) (آنندراج) ، هندوانه و معرب آن را دابوقه خوانند. (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء) ، گیاهی نیز هست مانند اشنان. (برهان قاطع) (ازناظم الاطباء). رجوع به خربزه در این لغت نامه شود.
خامی سوی پالیزجان آید که تا خربز خورد
دیدی تو خود یا دیده ای کاندر جهان خربز خورد.
مولوی
لغت نامه دهخدا

جربز

جربز
پارسی تازی گشته گربز زیرک ترفند کار گربز میحل فریبنده خدعه کننده
جربز
فرهنگ لغت هوشیار

خراز

خراز
چرمدوز، در فارسی: مهره فروش دوزنده در زموزه و جزآن، مشکدوز، آنکه مهره و آینه و گردن بند و مانند آن فروشد مهره فروش
فرهنگ لغت هوشیار

خربه

خربه
فساد در دین، وسعت شکافتگی گوش عیب، شرمگاه، خواری عیب، شرمگاه، خواری
فرهنگ لغت هوشیار

خربق

خربق
پلخم از گیاهان آبگیر تالابه گیاهی است از تیره آلاله ها دارای برگهای دراز و ساقه کوتاه با گلهای پنج برگ و سرخ کمرنگ و بیخ دراز مانند پیاز و ریشه های باریک. طعم آن تلخ است و انواع بسیاردارد که مهمترین آنها دو نوع سیاه و سفید است
فرهنگ لغت هوشیار