جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با چشم گرمی

چشم آروی

چشم آروی
تعویذی که به جهت دفع چشم زخم (از انسان حیوان باغ خانه و جز آنها) سازند حرز
فرهنگ لغت هوشیار

پشت گرمی

پشت گرمی
قوی پشتی اعتماد اطمینان استظهار، مدد کاری تقویت امداد یاری
پشت گرمی
فرهنگ لغت هوشیار

چشم گاوی

چشم گاوی
گاوچشم، ویژگی آنکه چشمان درشت دارد، فراخ چشم، در علم زیست شناسی نوعی بابونه که گلبرگ های باریک دارد و شبیه چشم است، چشم گاو، چشم گاو میش، چشم بز، چشم آهو، چشم گربه
چشم گاوی
فرهنگ فارسی عمید

پشت گرمی

پشت گرمی
تکیه داشتن به کسی یا چیزی، استظهار، اعتماد، اطمینان، برای مِثال گرَم پشت گرمی ز یزدان بُوَد / همیشه لب بخت خندان بود (فردوسی - ۴/۲۰۷)
پشت گرمی
فرهنگ فارسی عمید

چشمه گرم

چشمه گرم
کنایه از خُورشید، چشمِۀ آفتاب، چِشمِۀ آتش فِشان، چِشمِۀ خاوَری، چِشمِۀ روز، چِشمِۀ روشَن، چِشمِۀ سیماب، چِشمِۀ سیماب ریز، چِشمِۀ نور، چِشمِۀ نوربَخش، چِشمِۀ هور، آیینۀ آسِمان، آیینۀ چَرخ، آیینۀ خاوَری، بانوی مَشرِق، بور بیجادِه رنگ، تابِۀ زَر، خُسرُو سیّارِگان، خُسرُو مَشرِق، زُورَق زَرّین، سیماب آتَشین، شَهسَوارِ فَلَک، عَروسِ چَرخ، نَیِّرِ اَعظَم، شیرسَوارِ فَلَک، باشۀ فَلَک، شاهِدِ روز، شَهسَوارِ سِپِهر، شَهسَوارِ گَردون، صَدَفِ فَلَک، صَدَفِ روز، صَدَفِ آتَشین، عَروسِ خاوَری، عَروسِ روز، عَروسِ فَلَک، غَضبان فَلَک، یاقوتِ زَرد، زَرّین تُرَنج، زَرّین کاسِه
چشمه گرم
فرهنگ فارسی عمید

پشت گرمی

پشت گرمی
اعتماد. مظاهرت. قوی پشتی. استظهار. اطمینان:
کرا پشت گرمی ز یزدان بود
همیشه دل و بخت خندان بود.
فردوسی.
هم ایدر مرا پشت گرمی بدوست
که هم پهلوان است و هم شاه دوست.
فردوسی.
مرا پشت گرمی بد از خواسته
بفرزند بودم دل آراسته.
فردوسی.
، مددکاری و تقویت. (غیاث اللغات). امداد. یاری کردن:
خورشید جودت ار نکند پشت گرمئی
سرما کند شمار من از کشتگان برف.
کمال اصفهانی (از فرهنگ ضیاء)
لغت نامه دهخدا

چشمه گرم

چشمه گرم
کنایه از آفتاب عالمتاب است. (برهان). آفتاب. (ناظم الاطباء). مرادف چشمۀ خاوری. (مجموعۀ مترادفات ص 13)
لغت نامه دهخدا