معنی تناوری
تناوری
تنومندی، فربهی
تصویر تناوری
فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با تناوری
تناوری
تناوری
تنومندی، جسامت، فربهی، قوت، نیرومندی
متضاد: لاغری
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تکاوری
تکاوری
تاختن، دویدن، تیز رفتاری
فرهنگ لغت هوشیار
شناوری
شناوری
عمل شناور شنا کردن روی آب سباحت شناگری
فرهنگ لغت هوشیار
شناوری
شناوری
عمل شناور، شنا کردن روی آب
فرهنگ فارسی عمید
فناوری
فناوری
تکنولوژی، علم به صنایع و حرفه ها، مجموع اصطلاحات فنی و صنعتی
فرهنگ فارسی معین
شناوری
شناوری
Levitation, Flotation
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فناوری
فناوری
Technological
دیکشنری فارسی به انگلیسی
فناوری
فناوری
tecnológico
دیکشنری فارسی به پرتغالی
شناوری
شناوری
плавание , левитация
دیکشنری فارسی به روسی