معنی پشه ناک - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با پشه ناک
پشه ناک
- پشه ناک
- پرپشه. که پشه بسیار دارد. بَعِضَه. مَبعوضَه. ارض ُ بعضَه، زمینی پَشَه ناک
لغت نامه دهخدا
پیه ناک
- پیه ناک
- پرپیه، شحیم: اجذاء، پیه ناک گردیدن کوهان شتر بچه، مدموم، سخت فربه پیه ناک از شتر و جز آن، جذو، کمعره، پیه ناک شدن کوهان، اعکار، اعتکار، پیه ناک شدن کوهان، ودک، گوشت فربه پیه ناک، فزراء، زن پیه ناک، کعره، گره گوشت یا گره اندام پیه ناک، اثرب الکبش، پیه ناک گردید، دخوص، پیه ناک شدن دختر، مفئم، شتر پیه ناک سرشانه، (منتهی الارب)
لغت نامه دهخدا
پشه نامه
- پشه نامه
- صورت و سیاهه جهیز و اسباب زن که بخانه شوهر برند و بامضای داماد رسانند
فرهنگ لغت هوشیار