معنی بسنده بسنده کافی، تمام، بسبسنده کردن: بس کردن، تمام کردن، برای مثال به آفرین و دعایی مگر بسنده کنیم / به دست بنده چه باشد جز آفرین و دعا (عنصری - ۳) تصویر بسنده فرهنگ فارسی عمید