آموختگار آموختگار معتادٌبِه، چشته خور، مسته خوار: گفت زینهار که به آموختگارم مگیرید، (اسرار التوحید) لغت نامه دهخدا
آموزگار آموزگار آموزنده، کسی که به دیگری درس بدهد، استاد، معلم، معلم مدرسۀ ابتدایی، ناصح، اندرزگو، راهنما، برای مِثال هم او آفرینندۀ روزگار / به نیکی هم او باشد آموزگار (فردوسی - ۶/۳۲۰) فرهنگ فارسی عمید