معنی آخر شدن - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با آخر شدن
آخر شدن
- آخر شدن
- بپایان رسیدن. برسیدن. سر آمدن. بانجام رسیدن:
روز هجران و شب فرقت یار آخر شد
زدم این فال و گذشت اختر و کار آخر شد.
حافظ
لغت نامه دهخدا
خر شدن
- خر شدن
- مانند خر گردیدن. کنایه از گول خوردن و فریب خوردن باشد
لغت نامه دهخدا
اخت شدن
- اخت شدن
- سازگار و دمساز شدن با کسی آرام گرفتن با کسی ماء نوس شدن
فرهنگ لغت هوشیار