نسبتی است به مشهورترین شهر جبال. و چنانکه برخی گفته اند کلمه فارسی است مرکب از سپاه و ’ان’ علامت جمع، چون گروههای سپاهیان ساسانیان (اکاسره) مانند لشکریان فارس و کرمان و اهواز و جبال هنگامی که برای آنان واقعه و پیکاری روی میداد در آن شهر گرد می آمدند. (از انساب سمعانی). و رجوع به اصباهان و اصبهان و اصفهان و اصفهانی شود
ابوربیعه مموله بن عبدالله خویی اصفهانی نحوی. نزیل دمشق بود و بسال 230 هجری قمری درگذشت. صاحب عیون التواریخ آرد: او را تصنیفات بسیاریست که از آنجمله است الجماهر، در نحو. (از اسماءالمؤلفین ج 2 ستون 472). و رجوع به ابوربیعه و مموله شود قاسم بن فضل حافظ ابوعبدالله اصبهانی. متوفی بسال 489 هجری قمری از محدثان بود. او راست: اربعون فی الحدیث. التثقیفات طائفه من اجزاءالحدیث. الفوائد المنقاه فی الحدیث. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 827). و رجوع به ابوعبدالله و قاسم ثقفی شود احمد بن سعد کاتب ابوالحسین اصفهانی. متوفی بسال 350 هجری قمری او راست: فقرالبلغاء. کتاب الحلی و الثیاب. کتاب المنطق. کتاب الهجاء. (از اسماءالمؤلفین ج 1ستون 63). و رجوع به احمد بن سعد و ابوالحسین شود خواهرزادۀ کورتکین بود و کورتکین از رجال عصر المتقی بالله (اوایل قرن 4 هجری) بشمار میرفت. و اصبهانی را به واسط فرستاد و او جوانی زیباروی بود و سپاهی باوی به واسط رفت. رجوع به الاوراق ص 204 و 205 شود محمد بن یحیی بن منده عبدی، مکنی به ابوعبدالله. متوفی 301 هجری قمری از مورخان بنام و حافظان موثق حدیث بود. او راست: تاریخ اصفهان. (از اعلام زرکلی ج 2 ص 1000). و رجوع به ابوعبدالله و بنی منده شود حافظ ابوجعفر احمد بن مهدی بن رستم اصبهانی. از زاهدان و محدثان بود و بسال 272 هجری قمری درگذشت. او راست: المسند فی الحدیث. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 50). و رجوع به احمد و حافظ و ابوجعفر شود ابوالمنذر نعمان بن عبدالسلام تمیمی اصبهانی. محدث بود و بسال 183 هجری قمری درگذشت. او راست رساله هایی در حدیث. (از اسماءالمؤلفین ج 2 ستون 495). و رجوع به ابوالمنذر و نعمان بن عبدالسلام شود خالد بن ابی الفرج علی اصبهانی. از فقیهان و ادیبان بود و تاریخ وفات او بدست نیامد. او راست: مراتب الفقها. منهاج التعبیر. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 343). و رجوع به خالد شود اسماعیل بن عبدالله بن مسعود عبدی اصبهانی، مکنی به ابوبشر حافظ متقنی بود. متوفی 267 هجری قمری او راست: الفواید در حدیث در هشت جزء.. و رجوع به اسماعیل شود ابوطاهر احمد بن محمد بن احمد بن محمد بن ابراهیم سلفی اصفهانی. رجوع به ابوطاهر و احمد و عیون الانباء ج 2 ص 191 شود علی بن حسین. رجوع به ابوالفرج اصفهانی و معجم المطبوعات و اسماءالمؤلفین و اعلام زرکلی و فهرست عیون الانباء شود
یاقوت حموی گوید نام قصبۀ کوچکی است درطریق اصفهان و اکنون این شهرک در حکم قریۀ بزرگی باشد. (قاموس الاعلام). تصغیر اصبهان بزبان فارسی است... و آن شهرکی است در راه اصفهان. (از معجم البلدان). و رجوع به مرآت البلدان ج 1 ص 24 و مراصد الاطلاع شود.
دیه اصفهانی، یا اصفهان. محلی در حدود ارمنستان و قفقاز بود. حمدالله مستوفی ذیل عنوان ’در ذکر مسافت طرق’مینویسد: از قراباغ تا دیه هر سه فرسنگ ازو تا غرق پنج فرسنگ ازو تا دیه لبندان چهار فرسنگ ازو تا بازار جوق سه فرسنگ ازو تا شهر بردع چهار فرسنگ ازو تا جوزبیق یک فرسنگ ازو تا دیه اصفهانی چهار فرسنگ... (از نزهه القلوب چ لیدن مقالۀ 3 ص 181). و رجوع به اصفهان و دیه اصفهانی شود
شمس الدین ابوالفخر مسعودبن...، مشهور به فخری اصفهانی. ادیب و شاعر بودو بسال 935 هجری قمری درگذشت. او راست: البدایع فی الصنایع. تحفهالحبیب در ادبیات فارسی. دیوان شعر بفارسی. معیارالجمالی و معیار نصری در عروض. (از اسماءالمؤلفین ج 2 ستون 430). رجوع به فخری و شمس الدین شود ابوشجاع زاهربن رستم بن ابی الرجاء. از مردم اصفهان بود و در بغداد پرورش یافت و مدتی مجاور مکه بود، آنگاه به بغداد بازگشت و بسال 607 هجری قمری در آن شهر درگذشت. او راست: نزههالناصر. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 372). و رجوع به ابوشجاع و زاهر شود مظفر بن محمدقاسم. منجم بودو بسال 1040 هجری قمری درگذشت. او راست: تنبیهات المنجمین (بفارسی). شرح بیست باب بیرجندی در علم نجوم. (از اسماء المؤلفین ج 2 ستون 464). شرح بیست باب او بشرح ملامظفر معروف است. و رجوع به مظفر و ملامظفر شود عبدالوهاب خان اصبهانی شیعی، ملقب به معتمدالدوله. متوفی بسال 1244 هجری قمری از شاعران و ادیبان ایران بود. او راست: گنجینۀ نشاط بنظم پارسی. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 644). رجوع به نشاط و معتمدالدوله شود از علمای عامه بوده و بر نهج البلاغه شرحی نوشته است. ابن یوسف مینویسد: عصر و زمان مؤلف و نام وی و این شرح نیز بدست نگارنده نیامد. رجوع به فهرست کتاب خانه مدرسه عالی سپهسالار ج 2 تألیف ابن یوسف شود زواره. از مقدمان لشکر امیر شیخ ابواسحاق بود که بسال 742 هجری قمری بر اصفهان حکومت میکرد. زواره در زمرۀ لشکریانی بود که متوجه میبد شدند تا با شاه مظفر به نبرد برخیزند. رجوع به تاریخ گزیده ص 646 شود شمس الدین ابوالثناء. رجوع به ابوالثناء در همین لغت نامه و معجم المطبوعات و اسماءالمؤلفین ج 2 ستون 409 و حسن المحاضره فی اخبار مصر والقاهرهتألیف سیوطی ج 1 ص 251 و اعلام زرکلی ج 3 ص 1015 شود ابوعیسی اصفهانی جعفر بن یعقوب، ابوعیسی حکیم اصفهانی. او راست: اسفار آدم علیه الصلاهو السلام. تاریخ وفات او معلوم نیست. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 252). و رجوع به ابوعیسی و جعفر شود میرزا جعفر بن احمد، متخلص به راهب شاعر. متوفی بسال 1066 هجری قمری او را دیوان شعریست بزبان فارسی که دارای شش هزار بیت است. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ص 255). و رجوع به راهب شود احمد بن علی بن محمد بن بنجویه ابوبکر اصفهانی. محدث. متوفی بسال 428 هجری قمری او راست: اسماء رجال مسلم. (از اسماءالمؤلفین ج 1 ستون 74). و رجوع به احمد و ابن منجویه شود مدنی ابوموسی. او راست ذیلی بر کتاب الانساب المتفقه فی الخط المتماثله فی النقط والضبط. رجوع به ابن القیسرانی در معجم المطبوعات، و ابوموسی و محمد بن ابی بکر شود نجم الدین (شیخ). حمدالله مستوفی در ذیل مشایخ اسلام آرد: شیخ نجم الدین اصفهانی بزرگ و صاحب وقت بود. (از تاریخ گزیده ص 794) عبدالرحمن بن محمد بن اسحاق بن محمد بن یحیی منده... رجوع به اصبهانی وابوالقاسم و بنی منده و عبدالرحمن و ابن منده شود حسن بن عبدالله اصفهانی، معروف به لکذه یا لغده و مکنی به ابوعلی. رجوع به ابوعلی لکذه و حسن و اصفهانی ابوعلی حسن شود ابوالقاسم اسماعیل بن محمد افضل اصفهانی. او راست تصانیف مشهوری. (از تاریخ گزیده ص 803). رجوع به اسماعیل شود