از کمبلای سنسکریت پشمینه چوخا بافته ای باشد پشمینه بغایت درشت و خشن که فقرا و درویشان پوشند: (دراز کار بود گر بکسوت کملی بتاج و تخت کند میل رای پیرو گدای)، (رضی الدین نیشابوری)
بافتۀ پشمینۀ درشت و خشن که فقرا و مردم فرومایه پوشند و در هند به همین نام خوانند و کنبلی نیز گویند. (فرهنگ رشیدی). جامه و بافتۀ پشمی بسیار درشت و خشن را گویند که فقرا و درویشان و مردم فرومایه پوشند و به زبان هندی نیز همین معنی دارد. (برهان). بافته ای باشد پشمینه بغایت درشت و خشن که فقرا و درویشان پوشند. (آنندراج). در زبان اردو، ’کملی’ (پتوی کوچک) و ’کمل’ به تشدید دوم = کمبل، (پتو). در سانسکریت، کمبلا به معنی پتو و شمد پشمی است. (از حاشیۀ برهان چ معین) : دراز کار بود گر به کسوت کملی به تاج و تخت کند میل رای پیر و گدای. رضی الدین نیشابوری (از آنندراج)