معنی کماهی - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با کماهی
کماهی
- کماهی
- تیره ای از بهمئی از شعبه لیراوی، از ایلهای کوه کیلویۀ فارس. (جغرافیای سیاسی کیهان ص 89)
لغت نامه دهخدا
کماهه
- کماهه
- آنچه برای دفع چشم زخم با خود بردارند، بازوبند، تعویذ
فرهنگ فارسی عمید
کماسی
- کماسی
- کمی قلت مقابل بسیاری: (آب آن چشمه ز ابتدای وجود نه کماسی کند نه بفزاید)، (سراج راجی)
فرهنگ لغت هوشیار