جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با کردک

کردک

کردک
لغز و چیستان باشد و آن را به نظم و نثر از هم پرسند. (برهان) (آنندراج). معما. (ناظم الاطباء). رجوع به لغز، چیستان، معما، پردک، بردک و احجیه شود
لغت نامه دهخدا

کردک

کردک
دهی است از دهستان بیات بخش نوبران شهرستان ساوه. کوهستانی و سردسیر است و 126 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1)
لغت نامه دهخدا

اردک

اردک
ترکی مرغابی چارتابی (گویش گیلکی) سیکا (گویش مازندرانی) نوعی از طیور از راسته پا پرده داران که از رده کاریناتها است. انگشتان پایش توسط غشایی بهم متصلند (برای سهولت شنا در آب) و نوکش دارای تیغه های عرضی برای قطع کردن واره کردن علفها و سایر موارد غذائی میباشد. نژادهای مختلف دارد که از حیث جثه و رنگ و نیروی پرواز با هم متفاوتند. گوشت اردک حل و لذیذ است و مانند دیگر پرندگان خانگی نگهداری میشود
فرهنگ لغت هوشیار