معنی کراشیده کراشیده پریشان، آشفته، برای مثال بتا تا جدا گشتم از روی تو / کراشیده و تیره شد کار من (آغاجی - شاعران بی دیوان - ۱۹۵) تصویر کراشیده فرهنگ فارسی عمید