جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با علنا

علنا

علنا
بطور آشکارا و هویدا، علنی، آشکارا به طور آشکارا هویدا: علنا با او دشمنی میکند
فرهنگ لغت هوشیار

هلنا

هلنا
هلن، روشنایی، نور، فرانسه از یونانی، در اساطیر یونان همسر منلاس پادشاه اسپارت که جنگ تروا به خاطر او روی داد
هلنا
فرهنگ نامهای ایرانی

علنی

علنی
آشکارا، هویدا، علناً
علنی شدن: آشکار شدن
علنی کردن: آشکار کردن
علنی
فرهنگ فارسی عمید

عللا

عللا
بانگ، فریاد، شور و غوغا، هیاهو، برای مِثال گر چو ما گیتی مجبور قضا و قدر است / پس چرا از ما بر گیتی چندین عللاست (مسعودسعد - ۸۵)
عللا
فرهنگ فارسی عمید