شیخوخه. شیخوخیت. پیری بعد از پنجاه سالگی تا آخر عمر. (از غیاث) (تاج المصادر بیهقی) : سن شیخوخت، سن ذبول. (یادداشت مؤلف) ، رهبری معنوی. (فرهنگ فارسی معین)
چیزی که در زیر پای کوفته و نرم شده باشد لگد مال پی سپر: چنان بنیاد ظلم از کشور خویش بفرمان الهی کرد پیخست... (عنصری)، عاجز درمانده کسی که در جایی گرفتار آید و نتواند رها شدن پیخسته، بد بو متعفن گندیده