جدول جو
جدول جو

معنی ژاژک

ژاژک
ژاژومک، لوبیا، از دانه های خوردنی سرشار از پروتئین که پختۀ آن خورده می شود، ژاژک، ژاژومک، گیاه این دانۀ علفی، گل های ریز بنفش دارد و دانۀ آن در غلاف است
تصویری از ژاژک
تصویر ژاژک
فرهنگ فارسی عمید

واژه‌های مرتبط با ژاژک

ژاژک

ژاژک
در بعض لغت نامه ها آن را به لوبیا ترجمه کرده اند. (حاشیۀ لغت نامۀ اسدی). و بیت زیرین در ذیل کلمه کوم در فرهنگ اسدی آمده است و معنی کلمه چنانکه معنی تمام شعر معلوم نیست:
ماه کانون است ژاژک نتوانی بستن
هم از این کومک بر خشک و همی بند آن را.
ابوالعباس.
رجوع به ژاژمک و ژاژومک شود
لغت نامه دهخدا

ژاژه

ژاژه
بوته گیاهی است بغایت سفید و شبیه بدرمنه در نهایت بی مزگی و هر چند شتر آن را بخاید نرم نشود و بسبب بیمزگی فرو برد. توضیح: درباره هویت این گیاه اختلاف است. مولف برهان آن را علفی دانسته که در دوغ کنند و هم آنرا نوعی کنگر نوشته و مرادف خار شتر دانسته است. مرحوم دهخدا در لغت نامه آنرا همان کاکوتی میداند، تره دوغ یعنی آنچه از رستنی که در دوغ و ماست کنند، سخن بیهوده یاوه
فرهنگ لغت هوشیار

تاژک

تاژک
رشته دراز و باریک که در دنباله پرو توپلاسم برخی جانوران تک سلولی وجود دارد. این دنباله پروتو پلاسمی در نتیجه حرکاتی که میکند موجب سهولت حرکت جانوران تاژک دار میشود
فرهنگ لغت هوشیار

ژاژه

ژاژه
حرف بی ربط و بی معنی، سخن بیهوده و بی سر و ته، چَرَند، یاوِه، ژاژ، چَرَند و پَرَند، دَری وَری، جَفَنگ، چِرت، شِرّ و وِر، کَلپَترِه، چِرت و پِرت، فَلادِه، بَسباس، تَرَّهِه
ژاژه
فرهنگ فارسی عمید

تاژک

تاژک
رشته دراز و باریک که در برخی جانوران تک سلولی و نیز بعضی باکتری ها وجود دارد و جانور با تکان دادن آن حرکت می کند
فرهنگ فارسی معین