معنی انفتات
- انفتات
- ریزه ریزه شدن
واژههای مرتبط با انفتات
انفتات
- انفتات
- ریزه شدن. (منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). انکسار. (از اقرب الموارد). خرد و مرد شدن. (تاج المصادر بیهقی) (مصادرزوزنی). ریزیدن. ریزه ریزه شدن. (یادداشت مؤلف)
انفلات
- انفلات
- در گذشتن مردن جان سپردن
انفخات
- انفخات
- سوراخداری سوراخدار شدن ترک خوردن ترک خوردن بام
انفتال
- انفتال
- تافتگی باز گشتن باز ماندن
انفتاق
- انفتاق
- گشادگی فراخی فربهی جدا شدن شکافته گردیدن، گشاده شدن فرج زن، شکافتگی گشادگی
انفتاح
- انفتاح
- باز شدن
انشتات
- انشتات
- پراکندگی
انفتاق
- انفتاق
- گشاده شدن، شکافته شدن، شکافتگی
انفتاق
- انفتاق
- شکافته گردیدن، جدا شدن
