معنی استوه استوه خسته، درمانده، ستوه، استه، بستوهاستوه شدن (گشتن): درمانده شدن، برای مثال ز بس کآن سپه کوه تا کوه شد / ز انبوه او کوه استوه شد (فردوسی - لغت نامه - استوه) تصویر استوه فرهنگ فارسی عمید