معنی ناآمرزیده - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با ناآمرزیده
ناآمرزیده
- ناآمرزیده
- غیرمرحوم. نامرحوم. نیامرزیده، در تداول عوام، ملعون. لعنتی
لغت نامه دهخدا
نامرزیده
- نامرزیده
- نیامرزیده. ناآمرزیده. نامغفور. غیرمرحوم. غیرمغتفر. نابخشوده. مقابل آمرزیده، به معنی شادروان و معفو و مغفور
لغت نامه دهخدا
نامرزیدن
- نامرزیدن
- نیامرزیدن. ناآمرزیدن. نابخشودن. مقابل آمرزیدن، به معنی غفران و مغفرت و عفو و اغتفار و رحمت. رجوع به آمرزیدن شود
لغت نامه دهخدا
ناورزیده
- ناورزیده
- ریاضت ناکشیده. ریاضت نادیده. که ورزیده و کارکشته و ماهر نیست
لغت نامه دهخدا