معنی محضالله - فرهنگ فارسی عمید
واژههای مرتبط با محضالله
حمدالله
- حمدالله
- آنکه شکر و سپاس خدا را می گوید، نام مورخ و جغرافیدان مشهور قرن هشتم
فرهنگ نامهای ایرانی
حمدالله
- حمدالله
- ابن مصطفی. از مردم اماسیه. یکی از مشاهیر خطاطان و بشیخ زاده معروف. وی در 920 هجری قمری درگذشت. (قاموس الاعلام)
لغت نامه دهخدا
محضاً لله
- محضاً لله
- تنها برای خدا. خدا را. برای خدا. (یادداشت مرحوم دهخدا). رجوع به محض شود
لغت نامه دهخدا
محال له
- محال له
- آنکه برای او حواله شده است. (یادداشت مرحوم دهخدا). محتال. طلبکار. (قانون مدنی مادۀ 724)
لغت نامه دهخدا
من الله
- من الله
- لفظی است موضوع برای قسم. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). اسمی است که برای قسم وضع شده است. (از اقرب الموارد)
لغت نامه دهخدا