جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با گربزی

گربزی

گربزی
حیله گری مکاری محیلی: بزابه از راه تملق و گربزی هشت بار روی بر زمین نهاد ترسان و لرزان، زیرکی و دانایی هوشیاری: علی ع گفت: ای ابن عم (خطاب بعبد الله ابن عباس) تو و معاویه هر دو دعوی گربزی دارید من از تو آن خواهم که با من مشورت کنی اگر فرمان تو نکنم فرمان من کنی، دلیری دلاوری شجاعت
فرهنگ لغت هوشیار

گربزی

گربزی
عاقلی. زیرکی. دانایی. (از برهان). بباید دانست که حکمت را دو طرف افراط و تفریط است طرف افراط گربزی و طرف تفریط خمود و بلاهت است. (برهان) (جهانگیری). علی گفت: ای ابن عم (خطاب به عبداﷲ بن عباس) تو و معاویه هر دو دعوی گربزی دارید، من از تو آن خواهم که با من مشورت کنی اگر فرمان تو نکنم فرمان من کنی. (ترجمه تاریخ طبری بلعمی).
آن خوری آنجا که با تو باشد از ایدر
جای ستم نیست آن و گربزی و فن.
ناصرخسرو (دیوان چ عبدالرسولی ص 325).
گفت کآن گربزی و رایت کو
وآن درفش گره گشایت کو.
نظامی.
، خبث. ناپاکی. دستان. فسون. افسون. حیله:
وآن جان ترا همی کند تلقین
با کوشش مور و گربزی راسو.
ناصرخسرو.
عارضی برمال و ملک و تا رسی بر آب و نان
کشته ای بر خاک نادانی درخت گربزی.
ناصرخسرو.
که تاجمع کرد آن زر از گربزی
پراکنده شد لشکر ازعاجزی.
سعدی.
، دلیری، بزرگی. (برهان)
لغت نامه دهخدا

سربزی

سربزی
دهی از دهستان نوروزآباد بخش سرخس شهرستان مشهد. دارای 140 تن سکنه. آب از قنات و رودخانه و محصول آن غلات است. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

گرگزی

گرگزی
دهی است از دهستان شبانکارۀ بخش برازجان شهرستان بوشهر واقع، در 24000گزی شمال باختر برازجان و 7000گزی رود حله. هوای آن گرم دارای 80 تن سکنه است. آب آنجا از رود خانه شاپور تأمین میشود. محصول آن غلات و خرما و صیفی و شغل اهالی زراعت است و راه فرعی دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7)
لغت نامه دهخدا

گریزی

گریزی
دهی است از دهستان شهرنوبالا ولایت باخرز بخش طیبات شهرستان مشهد، واقع در 48هزارگزی شمال باختری طیبات. هوای آن معتدل و دارای 247 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه و قنات تأمین میشود. محصول آن غلات و تریاک و بنشن و شغل اهالی زراعت و راه آن مالرو است. (فرهنگ جغرافیائی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا

گروزی

گروزی
انگورفرنگی از تیره ساکسی فراگاسه. میوۀ آن مصرف شدنی است و شیرۀ مرکب آن مورد استعمال است. (از کارآموزی داروسازی جنیدی ص 202)
لغت نامه دهخدا

گرازی

گرازی
دهی است از دهستان رودمیان خواف بخش خواف شهرستان تربت حیدریه، واقع در 10هزارگزی باختر رود و 10هزارگزی جنوب باختری راه شوسۀ عمومی تربت به نیازآباد. هوای آن کوهستانی و معتدل است. سکنۀ آن 88 تن می باشد و آب آن از قنات است. محصولاتش غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت و گله داری و صنایع دستی آنان قالی وکرباس بافی است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9)
لغت نامه دهخدا