معنی کبه کبه برآمدگی چیزی، هر چیزی که روی هم ریخته و از زمین برآمده باشد مانند کپۀ خاک، شاخ حجامت برآمدگی چیزی، هر چیزی که روی هم ریخته و از زمین برآمده باشد مانند کپۀ خاک، شاخ حجامت تصویر کبه فرهنگ فارسی عمید