چیره شدن غلبه کردن پیروز شدن: مسلط گشتن: اگر جاهلی بر زبان آوری و شوخی غالب آمد عجب نیست. یا غالب آمدن برکسی. چیره شدن بر او: ماهی بر او غالب آمد و دام از دستش بربود. یا غالب آمدن در امری. چیره شدن در آن بر کسی: عفص غالب آمدن در کشتی و سست گردانیدن طرف
نهال های شهوات و خوش طبعی را می خواهی تا در زمین غفلت لان نشانی ویستار گاه فرناسگاه جای غفلت غفلت خیز: نهال های شهوات و خوش طبعی را می خواهی تا در زمین ناحق و غفلت لان نشانی