جدول جو
جدول جو

واژه‌های مرتبط با شوکه شدن

کوته شدن

کوته شدن
کم شدن طول و ارتفاع چیزی، کاسته شدن، قطع شدن، یا کوتاه شدن دست کسی از چیزی. دسترس نداشتن بدان از آن پس: و دست تعرض متغلبان و ستمکاران از دامن روزگار ضعیفان و عاجزان بکلی کوتاه شود. یا کوتاه شدن زبان. خاموش شدن
فرهنگ لغت هوشیار

گشوده شدن

گشوده شدن
باز شدن: تا چاشتگاه در بسته بود و مقربان و اهل خدمت در آنجا جمع شده انتظار میکشیدند که در گشوده شود
فرهنگ لغت هوشیار

لوله شدن

لوله شدن
بشکل لوله در آمدن شکل استوانه بخود گرفتن (چنانکه فرش یا کاغذکه در نوردند
فرهنگ لغت هوشیار

ملکه شدن

ملکه شدن
راسخ شدن صفتی در نفس: (ملکه شدن آن حالت باطن را بر وجهی که زوال نپذیرد) (اوصاف الاشراف. 10)
ملکه شدن
فرهنگ لغت هوشیار

چوله شدن

چوله شدن
خمیده شدن. (ناظم الاطباء). چپ و چوله شدن. کج و کوله گشتن خمیدن بسوئی یا بهرسوئی
لغت نامه دهخدا

خشکه شدن

خشکه شدن
خشن و خشک شدن پوست بر اندام بر اثر سرما یا جز آن. (یادداشت بخط مؤلف)
لغت نامه دهخدا